423663537955924395203220144103956

 

 از نگاه روزنامه ی آنلاین معماری و فیلم اینتریورز استنلی کوبریک با این شاخصه ها مورد خطاب قرار گرفته است: پرمدعا، فروتن، بیگانه، مبهم، بی پروا، تهی، آشفته، بیدادگر، شیطان صفت، بی عاطفه، شکیبا، ثابت قدم، بی شخصیت، گستاخ، محاسبه گر، پارانوئید، منزوی، رویایی، نابغه، جبار، زن ستیز، فیلم ساز، اصیل و به بیان کرک داگلاس جاودانه یک ” گُه با استعداد”.

بخش جالب توجه زمانی است، که از کوبریک درخواست شد، نظر خود را در رابطه با فیلم ادیسه ی فضایی بیان کند: ” این پیامی نیست، که من قصد داشته باشم، آن را در واژه بیان کنم.” خود فیلم یک “تجربه ی غیرشفاهی” است، در دو سوم فیلم هیچ واژه یا دیالوگی رد و بدل نمی شود. استنلی کوبریک یک راوی بصری است. در آثار او واژه ها فرعی می باشند.

  صحنه ی بسته شده ی ۲۰۰۱: یک ادیسه ی فضایی که ما آن را تحلیل می کنیم و ارائه می دهیم یک دایره از فضای باز فیلم را به ما نشان می دهد، دکتر دیو باومن یک دانشمندی که این سفینه را کشف کرده، و آن را پیش از مغلوب شدن به اچ ای ال کامپیوتری که سیستم سفینه را کنترل می کند، به یک جهان/ بُعد دیگر فرستاده است.

در پایان سفر سفینه ی معجزه آسای دیو در یک اتاق خالی با دیوارهای سفید ظاهر می شود. در این اتاق یک احساس آنی از فاصله از جهان خارج همچنین به طور کلی از تکنولوژی پدید می آید. معماری کلاسیک اتاق با نقاشی های رنسانس ثابت شده در دیوار به جای قاب بندی ساده با پنجره ها و آینه های طراحی شده تکمیل می شود. این اتاق شامل یک تخت خواب، چندین صندلی و کابینت و کاشی های درخشان کف می باشد. یک بررسی دقیق از این فضا به کشف چندین واقعیت کمک می کند: کاشی های کف به عنوان یک راهنمای ترکیبی درسرتاسر فیلم ظاهر شده، و به ما در تعیین سایز واقعی اتاق که از هشت تا ده کاشی با ابعاد تقریبی ۴ در ۴ ترکیب شده، کمک می کند. این پیشرفت از زمان در این فضا با تغییر پرسپکتیوهایی از کرکتر دیو سرعت گرفته است.

این دیاگرام پرسپکتیوهای متفاوتی را می سازد، و در هر زمان پرسپکتیو دیو تغییر می کند. و ما این تغییر را با یک عدد نشان می دهیم. در دیاگرام ما سفینه ی دیو در خطوط نقطه گذاری شده است. دیو در ابتدا چیزی در درون سفینه اش نمی بیند. اما بعد از آن او خودش را در طول اتاق می بیند. این اولین مثال ما از منظرهای در حال تغییر دیو می باشد. در این مثال ما به وضوح می بینیم، که یک صندلی در کنار سفینه ی دیو قرار گرفته است. این صندلی در دیاگرام ما با خطوط نقطه گذاری شده ارائه شده است.

استنلیی کوبریک از شات باز به پرسپکتیو دیو تغییر جهت می دهد، و ما می بینیم که سفینه ناپدید می شود. این صندلی گرچه پیش تر در کنار سفینه دیده شده است. اما در دیاگرام ما با خطوط نقطه گذاری شده بازنمایی شده است. این خطای مداوم تعمداً توسط فیلم ساز تولید شده است. در تعیین موقعیت صندلی، استنلی کوبریک یک تعادل ترکیبی با سفینه در اتاق حفظ کرده است. در لحظه ی بعد زمانی که سفینه ناپدید می شود. این صندلی به عقب در موقعیت دائمی اش و در ترکیب با باقی اتاق حرکت می کند.

زمانی که دیو به اتاق خواب خارج از اتاق می رود. چشمان او متوجه شخص دیگری می شود. و این مثال دوم از پرسپکتیو در این فضا است. دیو یک مرد مسن در حال غذا خوردن در همان فضا جایی که سفینه نشسته است، می بیند. مرد مسن از خوردن دست می کشد، و بر می گردد. و در اینجا تشخیصی نیست که او دیو را دیده است. و همانطور که او از صندلی بلند شده، و نزدیکتر می شود. ما متوجه می شویم، که او خود دیو می باشد؛ که بشدت پیر شده است. استنلی کوبریک یک شات باز از اتاق می گیرد، و ما می بینیم، که دیو اولی ناپدید می شود. دیو فرتوت همانطور که به خوردن ادامه می دهد،  به میز نزدیک شده، و به گیلاس شراب ضربه می زند.

سپس نگاه او به تخت معطوف می شود، و مکث می کند. و ما با سومین پرسپکتیو مواجه می شویم. دیو یک مرد مرده در تخت خود می بیند. و یک کلوز آپ نشان می دهد، این دیو در حال مرگ است. و یک واید شات ما را متوجه این موضوع می کند، که دیو میانسال دیگر در اتاق نیست. در اینجا یک سنگ در مقابل تخت او قرار گرفته است. و این چهارمین مثال ما از تغییر پرسپکتیو است. کوبریک از سنگ به تخت خواب جایی که دیو به با یک استار چایلد جابه جا شده، تغییر زاویه می دهد. یک شی جنین مانند در یک جسم کرو محصور می شود. استارچایلد پنجمین پرسپکتیو در این صحنه است. تغییرات در پرسپکتیو از پیشروی زمان در این سکانس مشتق می شود.

نقاشی های رنسانس تدایی گر موضوع باززایی است. استارچایلد محصول یک جهان آزاد از محدودیتهای تکنولوژیکی است. رویدادهای سکانس نهایی در یک سوختگی کند و ظریف آشکار می شود. اما زمان در یک میزان شدت یافته حرکت می کند. یک پیشرفت غیرخطی از زمان نشان می دهد، که دیو به صورت بالقوه برای دهه ها در این فضا ساکن بوده است. اما ما در جایگاه یک مخاطب همرا با دیو می بینیم، که زندگی سریعاً در گذر است. استنلی کوبریک به شکل ظریفی مثال های گذر زمان را  بدون منحل شدن یا محو شدن بلکه در یک روش کنترل شده همپوشانی می کند. این فضای منفرد درون این اتاق دیگر به زمان خطی محدود نیست.

4236635379559331862188201413101866

  • 2,100 بازدید
ادامه مطلب

طرح پیشنهادی معماران ووریدونگین؛ برنده رقابت طراحی پلازای مرکزی ماگوک در سئول

در رقابت طراحی پلازای مرکزی شهر ماگوک در سئول، که در تقاطع خیابان فستیوال در مرکز این شهر قرار گرفته است، پروژه ی تسلیمی معماران ووریدونگین، با طرحی پیچیده در محیط شهری اطراف خود به عنوان برنده انتخاب شده است.

 

343863513939333756812520133357569

این پلازا که محل تقاطع دو خط متروی شهری اصلی و قطار فرودگاه اینچئون می باشد، به یک گره ترافیکی بزرگ تبدیل شده است. سایت این پلازا، در نزدیکی اکوسیستم و فضای سبز متعلق به رودخانه هان قرار گرفته است و با اتصال به پارک جونگنگ و یک رابط فضای سبز بزرگ، به صورت بخشی از یک سیستم فضای سبز پیوسته درآمده است.

جهت گسترش جریان طبیعت گرای این منطقه ی سبز، یک پل عابر پیاده در محور شمال- جنوب سایت قرار گرفته است. با استقرار این پل، نه تنها هدف ارتباط میان پارک جونگنگ و رابط فضای سبز که به دلیل گذر خیابان فستیوال قطع شده، برقرار گشته است؛ بلکه از لحاظ عملکردی و توصیفی، این پل می تواند به یک شناسه ی شهری نیز بدل گردد. مسیر عابر پیاده، منطقه ی تجاری غربی را از میان پلازای فرورفته به خیابان فستیوال متصل می نماید.

پوسته ی خارجی پل عابر پیاده از پنل های خورشیدی، شیشه، دیواره های سبز و چراغهای ال ای دی تشکیل شده است. الکتریسیته ی بوجود آمده از این پنل های خورشیدی توسط چراغ های ال ای دی استفاده می گردند که توسط میزان رفت و آمد عابرین پیاده کنترل می گردد.

در مسیر اتصال به مترو، حسگرهای حرکتی نصب شده اند و اجزای فیزوالکتریک نصب شده بر کف پلازا، انرژی جنبشی ناشی از حرکت افراد پیاده را به سرعت به انرژی الکتریسیته تبدیل می نمایند، به طوریکه این انرژی به صورت لحظه ای منتقل گشته و محیط اطراف را روشن می نماید.

این سیستم های تعاملی به ترویج ارتباطات میان مردم و افزودن نشاط بیشتر به این پلازا کمک بسزایی خواهد نمود. پلازای فرورفته در سطح زیرزمین، اینستالیشن های متنوعی را جهت فعالیت های گوناگون اجتماعی ارائه می نماید. تراس های اطراف و سیرکولاسیون عمودی پلازا جهت ارتباط با سطح همکف، لایه های بیشتری را به فضا می افزاید تا تجسم پیچیده تری را ارائه نماید.

امکانات تجاری که نیاز به دسترسی های بیشتری دارند، در زیر تراس ها و بر روی سطح دوم جای گرفته اند؛ فضایی که جهت اتصال مترو و ترمینال طراحی گشته است. در این میان، یک مرکز خرید با ارتفاع متوسط نیز در سطح زیرزمین همراه با یک فضای نمایشگاهی استقرار یافته است.

از طریق بازشویی بزرگ، نور و تهویه طبیعی ِ فضای زیرزمین تامین می گردد. علاوه بر این، استفاده از عناصر سازگار با محیط زیست همچون حفاظت از جنگل کاری ها، سیستم جمع آوری آب باران، همراه با استفاده از انرژی گرمازمینی و انرژی خورشیدی، این پروژه را در بهینه سازی مصرف انرژی پیشتاز نموده اند.

طراحان این پروژه امیدوارند که با امکان انجام فعالیت های متنوع شهری، این پلازا همچون یک ارگانیسم زنده و پیچیده در محیط شهری ِ اطراف خود، همراه با برنامه های کاربری داخل و خارج میدان به یکپارچه ساز  ی و تکمیل این منطقه ی شهری کمک نماید.

34386351393933375681252013335756934386351393936640036722013654009343863513939389982398420132959829

  • 2,473 بازدید
ادامه مطلب
ads

seiri dar andishe teknologi memari
سیری در اندیشه‌های تکنولوژی معماری به قلم محسن وفامهر

کتاب «سیری در اندیشه‌های تکنولوژی معماری» تالیف محسن وفامهر، مدرس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران، از سوی انتشارات دانشگاه امام رضا (ع) منتشر شد.
این کتاب در هشت فصل اصلی تدوین شده است. فصل نخست این اثر به فلسفه تکنولوژی، تعاریف مربوط به تکنولوژی و نظرات دانشمندان در این‌باره پرداخته است.

فصل دوم کتاب حاضر با یک سوال اساسی آغاز می‌شود؛ «آیا تکنولوژی خنثی است؟» در این فصل با ارائه تئوری‌های مختلف سعی می‌شود به این سوال پاسخ درست و کاملی داده شود.

فصل سوم و چهارم کتاب، به دام‌های تکنولوژی و اثرات تکنولوژی از دیدگاه «لاری آ. هیکمن» اختصاص دارد و از فصل پنجم به بعد تاثیرات تکنولوژی بر ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها بررسی می‌شود.

فصل‌های پنجم تا هشتم این اثر به ترتیب به موضوعات تاثیر تکنولوژی بر انسان، تاثیر تکنولوژی بر جامعه و جوامع انسانی، تاثیر تکنولوژی بر فرهنگ و هنر و تاثیر تکنولوژی بر معماری اختصاص دارد. همچنین در فصل هشتم، نمونه‌هایی از سازه‌ها و ساختمان‌های جدید که پیشرفت تکنولوژی نقش اساسی بر آن‌ها داشته است، به تفصیل معرفی شده‌اند.

کتاب «سیری در اندیشه‌های تکنولوژی معماری» تلاش می‌کند در قالب این هشت فصل، تعریف جامعی از تکنولوژی، فرهنگ و معماری ارایه دهد، دوره‌های مختلف ظهور تکنولوژی در قبل و بعد از انقلاب صنعتی را تشریح کند و علل آن‌را توضیح و بسط دهد و به این دلیل می‌تواند منبع خوبی برای دانشجویان دکترا، کارشناسی ارشد فناوری و کارشناسی، به‌ویژه دانشجویان رشته‌های معماری و تکنولوژی معماری باشد.

براساس محتوای این اثر، پس از انقلاب صنعتی و تحولات گسترده قرن بیستم، تکنولوژی به سرعت وارد زندگی بشر شده و آن‌را دچار تحولات اساسی کرده است. تکنولوژی نوین همراه خود، اثرات مثبت و منفی فراوانی برای جامعه انسانی به همراه داشته است و توانسته مستقیما بر فرهنگ، اقتصاد، تجارت و مذهب تاثیر غیر‌قابل انکار بگذارد.

درک رفتار تکنولوژی بدون شناخت صحیح از خود آن تکنولوژی و پیامدهایش ممکن نیست، لذا موضوع اصلی این کتاب، شناخت روند ظهور و رشد تکنولوژی و تاثیر آن بر جامعه انسانی و به‌ویژه معماری و فرهنگ است.

دکتر محسن وفامهر، مدرس و عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت و عضو وابسته دانشگاه بین‌المللی امام رضا (ع)، تاکنون بیش از ده‌ها عنوان کتاب، صدها عنوان مقاله و سخنرانی با محوریت تکنولوژی معماری ایرانی و اسلامی در مجامع تحقیقاتی و آموزشی داخل و خارج کشور ارائه داده و طراحی و اجرای پروژه‌های مختلف عمرانی و معماری را اعم از علمی، فرهنگی با سازه‌های گوناگون در نقاط مختلف تهران و سطح کشور به انجام رسانده است.

وی همچنین عضو هسته اصلی قطب علمی‌-‌فناوری معماری دانشگاه تهران، عضو شورای فناوری‌های نوین ساختمانی و عضو انجمن مفاخر معماری ایران است.

در پی فرمایشات مقام معظم رهبری، درباره لزوم تالیف و توسعه علوم انسانی ایرانی، اسلامی و جنبش تالیف علوم انسانی، دکتر وفامهر از پیشگامان این عرصه در حوزه معماری شد و از آن زمان تاکنون بیش از هفت عنوان کتاب با این محوریت کلی تالیف و عرضه کرده است که مجموعه دوجلدی «پرواز خیال و نقش سناریو در طراحی معماری» نیز از جمله آن‌هاست.

نخستین ویرایش از چاپ نخست کتاب «سیری در اندیشه‌های تکنولوژی معماری» با شمارگان یک‌هزار نسخه در ۳۹۵ صفحه، به بهای ۲۲ هزار تومان از سوی انتشارات امام رضا (ع) روانه بازار نشر شده است.

  • 1,006 بازدید
ادامه مطلب
asibshenasi

انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز و جامه مهندسان معمار ایران، صد و سی ‌و هشتمین گفتمان نقد معماری و شهرسازی با موضوع “آسیب‌شناسی فرآیندهای طرح‌های شهری” را برگزار می کند.

سخنران: سیدمحمدمهدی معینی
اعضای پانل: اسفندیار برومند، پیروز حناچی، جواد مهدیزاده
دبیر: سعید سادات‌نیا

دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۷،
خانه هنرمندان ایران، تالار استاد جلیل شهناز

 

  • 762 بازدید
ادامه مطلب

neshast shiraz

نشست بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران

کمیته آموزش ایکوموس ایران برگزار میکند:

سخنرانی با موضوع: بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران

سخنران: دکتر حکمت اله ملاصالحی

دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳

ساعت ۱۵ الی ۱۸

تالار دکتر شیرازی، واقع در خیابان ولیعصر، ضلع جنوب غربی پارک ساعی، شماره ۲۱۶۹، فرهنگستان هنر، مرکز هنرپژوهی نقش جهان

  • 962 بازدید
ادامه مطلب

098890-09876rty

نتایج داوری مسابقه المان اصلی مرکز فرهنگی دفاع مقدس (پارک موزه) استان مازندران

داوری مسابقه المان اصلی مرکز فرهنگی دفاع مقدس (پارک موزه) استان مازندران برگزار و نفرات برتر  به شرح ذیل مشخص گردیده است :

آقای امیر محمد شهراد از تهران
آقای سیدصادق میر پادیاب از گیلان
گروه آقای رضا رجب پور و  آقای جوانمرد از تبریز

اسامی داوران مسابقه:

آقایان دکتر جانی پور، مهندس یقینی ، مهندس شکرا… زاده، مهندس خاوری نژاد، مهندس فرصت

  • 800 بازدید
ادامه مطلب

phpThumb.php

ای سقراط پاک! چرا همواره این جوان را گرامی می داری؟
آیا ارجمندتر از این کار نمی شناسی؟
چرا چنان که به خدایان می نگری،
چشمانت عاشقانه به او می نگرد؟
(بند دوم پاسخ این پرسش را می دهد(
آن که به ژرف ترین امور اندیشیده، به پر شور ترین عشق می ورزد.
آن که در جهان نگریسته، جوانان والامقام را در می یابد.
و فرزانگان، اغلب سرانجام به زیبایی می گرایند.
شعری از هولدرلین «گفتگوی سقراط و آلکیبیادس»

اختصاصی معمار نیوز – علی خیابانیان، مدرس دانشگاه- ژرف ترین نگاه ها و عمیق ترین اندیشه ها، رهگذری باریک و زیبا که تا سر حد وجود و فهم هستی امتداد می یابد. می فهمی که زنده ای و زندگی می کنی و لذت می بری و این مهم ترین نشانه زیستن توست. عمیق تر می شوی و می خواهی که بیشتر بدانی. قبل از آنکه بخوانی و تصمیم بگیری.  قبل از همه خوانش ها و خواهش ها، کنارت ایستاده است و تو را دعوت می کند بهتر بنگری و تداوم آن امتداد شورانگیز را حس کنی. ایستاده ای و بیشتر می فهمی و عاشق تر می شوی. نهایت دانستن و بودن و چراهای زیستن، در آن نگاه عاشقانه و ژرف به سراغت می آیند و از تو می گذرند.

رها می شوی از همه دانسته ها و نادانی های بشر، می گذری از تاریخ و از هر سرانجام ناگزیری که در انتظار آدمی است و می آموزی که ژرفترین نگاه ها، در عاشقانه ترین لحظات اتفاق می افتند آنگاه که خالی تر از همیشه و به نیت اندیشه صرف، همچون عاشقی بی پای و بست بیندیشی و اجازه دهی که تو را با خود ببرد.
رهگذر باریک تا از حسادت و چشم تنگی بدخواهان در امان باشد و تنها نکته سنجان و ریز بینان عاشق به زیباییش پی ببرند.  باغبانی آنجاست، منتظر،با گلابی در دست و آیینه ای در چشم و هزاران نهال سبز تا به دست گیری و به خاک بسپاری، تا سر بر کنند و آسمان را نزدیک تر و آبی تر …

اندیشه معماری:
اندیشیدن از مهم¬ترین مولفه¬ها در عمق بخشیدن به سطوح فکری شخص و درک کامل¬تر وی از زندگی و هستی را فراهم می سازد. در سایه تفکر و اندیشیدن مستمر و جهت دار ارتباط و همکاری بین نیم کره های مغز بیشتر شده و حتی ساختار عصبی مغز انسان نیز تغییر می کند و با گذشت زمان می توانیم شاهد ظهور انسان¬هایی خلاق، منطقی، با هوش و ذکاوتی بالا باشیم.
اندیشه، چه بر مبنای قاعده ها یا راه و روش های شناخته شده، پویایی خود را بر چهره برونی پیکره معماری متظاهر می کند، چه بر مبنای ابداع هایی که در لحظه های متفاوت، گسسته از یکدیگرند و در طول مسیرهای بهره برداری و زندگی با یکدیگر پیوند می یابند، دریافت می شود … ، می تواند مکان ها یا فرصت هایی را برای آدمیان ایجاد کند. پایه معرفتی و مبانی نظری هر حرفه ای نیاز به ساختار اولیه قوی دارد، که می تواند نمودی از کارکردها و تجربه های عملی و ذهنی بشر در طول تاریخ باشد. این مبانی بر هنرمند بودن و بر باورهای فردی معماران به خصوص با تاکیدی خاص در مورد معماری «خوب» و «درست»، نشان دهنده نوع جهان بینی و نحوه تفکر آنان است؛ تفکری که متشکل از مجموعه اطلاعاتی که از جهان هستی در ذهن ایشان نقش بسته است و در صورت بالفعل شدن با استفاده از ابزاری نمایشی سه بعدی، متشکل از مجموعه روابطی که ما را به عینیت نزدیک می کنند، می توانند بیانی از وجوه مختلف یک کالبد معماری را برای ما ایجاد کنند و در عین حال چنین اندیشه کاملی، در تعاملاتی که با چرخه هستی برقرار کرده است پویایی خویش را حفظ کرده و همیشه در حال نو شدن است.
معمار با در دست داشتن آنچه که از جهان معنا یافته است با نظم دهی به ابزارهای تخصصی خویش حرکتی را به سوی معماری آغاز می کند.اندیشه ها و ارزشهای رایج در جامعه، که می تواند با موضوع آفرینش او مرتبط باشد را روی میز کار خود جمع آوری کرده، با تجزیه و تحلیل آنها و تبیین ایده اصلی شروع به خلق فضایی سه بعدی و بصری می کند.
مبانی نظری و پشتوانه فکری معماران از دیرباز نقشی حساس و تعیین کننده درشکل گیری و نوع روند حرکتی پروژه، برعهده داشته است. به گونه ای که معماران موفق، در زمینه های مختلف، فنی و هنری به مطالعه و تجربه پرداخته و با تاکیدی خاص بر شعاع آگاهی معمار و نوع سازماندهی ذهنی او در ابعاد و شرایط مختلف شخصیتی چند بعدی از خود ارایه داده اند. بطوریکه همگی در ساختار فکری معمار دخیلند و در مجموعه ای از گزینه های یاد شده تشکیل کلیتی را می دهند که در عین راهگشا بودن وتجویز ابزارهای مناسب بر مضمون هویتی معماری می افزاید. نمودی که می تواند مخاطب را برانگیخته و تداعی دوباره و نو تر از آنچه که دیده است را به وجود آورد.
دیده ما آنچه دریافت کرده است را، اگر به ذهن ما نبرد و با سایر دریافت های مشابه نسنجد …، نمی تواند به درستی بفهمد، تا آن را برای دیگران بازگو کرده و ذات معمارانه اش را معرفی نماییم. معماری آن چیزی نیست که دیده می شود؛ وجه نهایی سخن انتزاعی تدوین شده ای است که درونش مفاهیم، اندیشه ها،فرهنگ ها و ارزشهایی به رمز جلوه گر شده اند. تصوری که آدمی از فضای ساخته شده دارد، در طول راهی که توسط وی طی شود تا به تصویری خاص جهت ترسیم درآید از صافی های خاصی می گذرد.آدمیزاد شاید بتواند آنچه دیده است را به سخن بیاورد و جلوه هایی کم و بیش کامل از آنچه به عین تجربه کرده است را به دیگران انتقال دهد.

اندیشمندی انسان نه تنها در عملکرد او، بلکه در روحیه ، نگاه و عکس العمل های او نیز نمودار می شود و اینجاست که می توان دید آنکه به پرشورترین عشق می ورزد لاجرم به ژرفترین نیز می اندیشد. یکی از نمونه های بارز ژرف اندیشی، شور و هیجانی است که انسان ژرف اندیش  در مقابل یافته ها و ایده های جدید از خود نشان می دهد. قدرت فکر، توانایی اندیشه و جرقه های ناب ذهن هر کسی، برای یک انسان ژرف اندیش یا یک اندیشمند واقعی شور و هیجان و عشق می آفریند چرا که اینها نشانه هایی هستند از عمق اندیشه، اشراق و اتصال به عالم بالا و منبع لایتناهی اندیشه و انسان ژرف اندیش را همچون عارفی که از سخنی حکیمانه یا شعری عارفانه به سماع بر می خیزد، به شوق می آورند.
هنرمند نیز آنگاه که به راستی شایسته این عنوان باشد، از خلق یک اثر هنری یا تماشای آن همین شور و هیجان معنوی را تجربه می کند و می توان به جرات گفت همین شور و هیجان نشانه ایست از اندیشمندی.
اندیشه، خرد و خلاقیت به عنوان نیروهای محرکه بسیاری از فعالیت هایی که در مقیاس خرد و کلان در جامعه ما انجام می گیرند بخصوص از لحاظ تولید ایده های جدید، تضعیف شده و به مرور زمان به تکراری ساکن و فرسوده ختم می شوند. مسائلی که به وضوح می توانیم در عرصه معماری و رویکرد سطحی آن ببینیم؛ چه در عرصه های پژوهشی و چه در فعالیت های حرفه ای، کمترین اشخاصی را می توان یافت که به دنبال تفکری معمارانه بوده و سعی در تدوین نگرشی خاص داشته باشند، نگرشی که با زیربنایی فکری و فلسفی به صورتی کلی و بسیار عمیق به معماری بنگرد و آن را در فضایی چند بعدی با علوم و هنر های دیگر مقایسه کرده و ساختاری واحد و انعطاف پذیری را پی ریزی می کند؛ پایه معرفتی و مبانی نظری هر حرفه ای نیاز به ساختار اولیه قوی دارد که می تواند نمودی از کارکردها و تجربه های عملی و ذهنی بشر در طول تاریخ باشد. این مبانی بر هنرمند بودن و بر باورهای فردی معماران بخصوص با تاکیدی خاص در مورد معماری خوب، توجیهی بر نوع جهان بینی آنان است. اطلاعاتی که از جهان هستی در ذهن ایشان نقش بسته و درصدد برانگیخته شدن است، نمایشی سه بعدی از مجموعه روابطی ست که راه را به عینیت می برند و تجسم می بخشند.
اما در مقابل آنها که در اندیشیدن به ژرفترین ناتوانند، در دایره بسته داشته ها و آموخته هایشان به تکرار خود یا دیگران می افتند. اینجاست که معمار یا خودش را یا دیگری را تقلید می کند و در دام تکراری تمام نشدنی هویت و توانایی خویش را با علامت سوالی بزرگ روبرو می کند. کم نیستند به اصطلاح معمارانی که آرشیوشان پر از آثار غربی و یا نقشه های ساختمانی تیپ است. همه معمار بودن اینها در ایجاد تغییراتی اندک در ابعاد و اندازه ها به تناسب سایتی که در اختیار دارند خلاصه می شود! چند معمار را می شناسیم که در طراحی ساختمان های چند طبقه برای هر طبقه طرحی مستقل ارائه کنند؟ برای این معماران تفاوت یک برج ۳۰ طبقه و ساختمان ۷ طبقه تنها در محاسبات سازه ای آن است!
همین و دیگر هیچ!
تردیدی نیست آنکه نمی اندیشد خیلی زود تمام می شود و مرگش از زودتر از آنچه فکر کند اتفاق می افتد.

معماری معاصر ایران نیاز به اندیشیدن دارد
معماری معاصر ایران نیاز به اندیشیدن دارد. اندیشیدن برای سنجیده ساختن و پیدا است که ابزارهای اندیشه و چگونگی های اندیشیدن، در جهانی که هر روز گلی تازه می رویاند تا یادآور توان های گوناگون فرهنگ های محلی شود و هر چند صباحی نسیمی نو در پهنه اش می وزد گستردگی و پر شماری سمت ها را یادآور می شود، نه به آسانی بدست می آیند و نه به سادگی ابداع می شوند. پس راه، درنگ کردن در مبناهای تدوین و سنجش پدیده ها و خاستگاه ها است و ژرف نگری در ارزیابی فراورده های معماری. (دکتر محمد منصور فلامکی)

امروزه بسیاری از نگاه ها در ژرفای تنهایی و گمنانی چشمان جامعه فراموش شده اند. گروهی به خواب رفته و گروهی نیز حتی آخرین نگاه خود را به یاد ندارند. حال که خدا هست و جهان پابرجاست و باریکی گذرگه ما تا نهایت کهکشان ها گسترده است. می توان دید و می توان ایمان داشت و می توان از سکوت و سردی دانایی غرب گذشت و به گرمی و شیفتگی شرق رسید. می توان از سقراط گذشت و تنها به نگاه ژرف و شور انگیز او بسنده کرد؛ حتی از آن هم می توان گذشت و به بن مایه های اندیشه او، به هیجان و زیبایی که او را به وجد آورده است دست یافت، می توان پاک بود، می توان آگاه بود و هر چیز و همه کس را به آسانی و به تزویر مقام و منسبش نپذیرفت.
در جامعه هنری ما و بخصوص در دنیای معماران کمتر شاهد شور و هیجان ناشی از ژرف اندیشی هستیم و به موازات آن کمتر می توان نمونه هایی عینی از ژرف اندیشی را در آثار و مخلوقات افراد این جامعه دید. به راستی معماران ما چقدر از نیروی اندیشه و به خصوص اندیشه ای عمیق در خلق آثارشان بهره می گیرند؟ آیا می توان نشانه هایی از ژرف اندیشی را در آثارشان دید یا احساس کرد؟ شاید از همین روست که مخاطب از دیدن آثار معماران این عصر به وجد نمی آید؟ در مقایسه با موسیقیدانان، نقاشان، فیلمسازان و دیگر هنرمندان جامعه، معماران ما چقدر اندیشمندانه می سازند و چقدر دست ساخته های آنها از نیروی ذهنشان قوت گرفته است؟
با رویکردی اجتماعی به نمود اندیشه های عمیق معماران و یا همان ژرفترین اندیشه ها می توان گفت یک معمار نیازمند وقت بیشتر، تلاش بیشتر و تجربه های بیشتر است. معمار اندیشمند باید فرصت اندیشیدن را به خود بدهد و روند تبدیل دیده ها و شنیده ها و یا فته ها و اطلاعات به معماری را طی کند. برای طی این روند و رسیدن به نتیجه نیازمند تلاش و تجربه است. باید بر اساس دریافت هایش از جهان هستی، به تحلیل های معمارانه برسد و در تبدیل این تحلیل ها به عینیتی به نام معماری تلاش کند، زحمت بکشد و آنقدر آزمون و خطا کند و تجربه های مختلف را پشت سر بگذارد تا نتیجه نهایی خود را به او بنمایاند.

با استناد به نگاه اجمالی که به اهمیت اندیشه و نقش موثر آن در روند آفرینش اثر معماری داشتیم، چنین می توان نتیجه گرفته که تفکر در معنای عام و تفکر معماری در معنای خاص که بتواند روندی خلاقانه را برای یک معمار ایجاد کرده و به عنوان کنترل کننده ای در هدایت و به نتیجه رساندن ایده اولیه تا مرحله «ساخته شدن» غیر قابل چشم پوشی است. اگر معمار سازنده، به اندیشیدن بیشتر از ساختن بپردازد، جهان به مکانی بسیار بهتر بدل می شود چرا که در این صورت شاید تعداد آثار بر جای مانده از یک معمار کمتر باشد اما بی شک همان تعداد معدود از چنان غنایی برخوردار خواهد بود که نام معمار و اندیشه های او را زنده کند و زنده نگاه دارد.  تردیدی نیست که همیشه یک معمار  خلاق، فرصت لازم را خواهد یافت تا سهمی در ساخت جهان و تاثیرگذاری بر آن ایفاء کنند و جهان، در هر مقطعی از زمان، بهترین مکان برای فعالیت ماست؛ در واقع تعادلی است میان جهان معمولی عرفی و جهان معنوی قدسی.
اما متاسفانه فقدان اندیشه همه آن چیزی نیست که معماری امروز ما در این زمینه با آن دست به گریبان است. علاوه بر اندیشه و توانایی تحلیل  مسائلی که معمار پیش رو دارد، عمق این اندیشه و سطح و جنس آن نیز در برقراری ارتباط  موثر هستند. تردیدی نیست که هر دانش آموخته معماری از توانایی مشخصی برای اندیشیدن برخوردار است اما آنکسی به راستی به جایگاه معمار نائل می شود که اندیشه اش از عمق و غنای تاریخی، فلسفی و هنری ویژه ای برخوردار باشد تا بتواند در تولید فکر و ایده معماری، پاسخی درست و کمتر زمان مند برای خلاها و نیازهای موجود در  معماری باشد.

  • 1,012 بازدید
ادامه مطلب

Download-apk

ویرایش جدید اضافه شد

ویژگی های نرم افزار :

-۱ دسترسی سریع به مطالب
-۲ محیط کاربر پسند و زیبا
-۳  از دست ندادن مطالب
-۴سرعت بالای نرم افزار
-۵ محیط ساده و کم حجم
-۶راحتی استفاده برای کاربران
-۷ تنظیم زبان توسط کاربر
-۸قسمت بندی مطالب
و دیگر امکانات ….

لطفا نظرات خود را جهت بهبود نرم افزار برای ما ارسال نمایید

ممنون از همراهی وب سایت خودتان .

 

برای دانلود با نرم افزار بارکد خوان توسط موبایل

download-apk

  • 1,057 بازدید
ادامه مطلب

422963537606794846968720141458466

 

ساخت یک نمایشگاه گسترده را در شهر نورمبرگ آلمان با مساحت ۹۰۰۰ متر مربع و امکان برگزاری طیف وسیعی از مراسم ها و رویدادها، به پایان رسانده است. با هزینه ای بالغ بر ۳۷ میلیون یورو، تسهیلات و اقدامات انجام گرفته برای هر چه بیشتر انعطاف پذیری فضا و ایجاد دامنه توسعه برای آینده صورت گرفته است.

این ساختار با نمای براق، توسط ستون های منحصر بفردی همچون درخت، پشتیبانی می شود. این پشتیبان ها علاوه بر این که طرح را ارگانیک تر می نمایند؛ با ایجاد سایه، بازدیدکنندگان سالانه ی این نمایشگاه از شدت نور خورشید محافظت می کنند. در فضای داخلی، این فرم های موج دار، سقفی با شیب ملایم می سازند که ارتفاع آن را در بعضی نقاط به ۲۰ متر نیز می رساند.

قاب های این خرپاها، دهانه ۷۵ متر را پوشش می دهند و فضایی وسیع و بدون ستون را ارائه می نمایند. جان هوبنر، معمار مسئول دفتر زاها حدید می گوید: ” سالن ۳A روند دیگری از توسعه ی شهری این منطقه و در عین حال، نقطه عطفی در توسعه ی معماری آینده آن خواهد بود. ”

42296353760684745341402014754536 422963537606823345992220144353456 422963537606835233687520145552336 422963537606864615523420142456156 422963537606877914351520143759146 422963537606885185835920144551856 422963537606893534468720145355346

  • 1,202 بازدید
ادامه مطلب

گفتگو با هوشنگ سیحون

بدون دیدگاه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

n00021382-b

 

 

شهریورماه ۱۳۸۹، در چارچوب برنامه‌ای که با «انجمن مفاخر معماری ایران» داشتم، این شانس را یافتم با چند تن از بزرگان معماری ایران گفتگو کنم. قرار بود، جلد دومِ «اندیشه معماران ایران»، عمدتا، به بزرگانی اختصاص یابد که آن‌طرف مرزها هستند و ما را تنها گذاشته‌اند. صاحب‌نامانی چون فرمانفرمایان، امانت،‌ سردار افخم، کامران دیبا، اردلان، و البته پروفسور محمدرضا مقتدر.

دنبال آن بودم که از طریق این گفتگوها نقبی به رمز و رازِ معماری باشکوه حاصلِ دستِ معمارانِ بزرگِ ایرانِ معاصر بزنم. حاصل آنی نشد که می‌خواستم و می‌خواستیم. برنامه کنار گذاشته‌‌شد. اما یادگارهایی برای ما ماند،‌از جمله خلاصه‌ای از گفتگو با استاد سیحون. خلاصه از این جهت که ایشان تمام گفتگو را بازخوانی نکردند. فرصت نشد. اما همین یک تکه هم غنیمتی است. با یادِ آن عزیزِ بزرگ.

جناب آقای مهندس سیحون، حضرتعالی، بلاشک از ماندگارترین چهره های معماری معاصر ایران هستید. بسیاری از معماران خوشنام امروز ایران، دانشجوی شما بوده‌اند واز نظر و منش معمارانه شما آموخته اند و موفق هم هستند. امروز، علاقمندیم از زبان شما درباره معماری بشنویم. هر آنچه که به نظرتان مهم می‌آید.

آنچه که می‌گویم، در مورد معماری ایران است. برای من ایران زیباترین و مهم‌ترین نقطه جهان است. مقدس است. اگر قرار باشد در مورد معماری سخن بگویم، در مورد ایران خواهد بود و معماری زیبای آن.

منظورتان آیا معماری گذشته ایران است یا معماری امروز؟

هردو. منظورم آنی است که بوده و آنی است که باید باشد. آنچه که ایده آل است و باید باشد. در معماری ایران چند جهت و موضوع برای ما اهمیت دارد: یکی محیط زیست؛ یکی فرهنگ مردم ایران؛ دیگری سنتی که مردم با آن زندگی می‌کنند؛ و شرایط جغرافیایی. این‌ها، تماما، در معماری‌ای که داشته‌ایم و در معماری‌ای که باید باشد، باید مد نظر قرار بگیرند. علاوه بر این‌ها، آنچه که بیشتر باید مورد نظر باشد، موضوع پیشرفت علم است. معماری برای انسان است. و می‌دانیم که انسان دائم در حال تحول است و مرتب پیشرفت می‌کند، بویژه از نظر علمی. بنابراین علم و تکنولوژی پیوسته توسط همین انسان امروز و انسان فردا، در تکامل و ترقی است. علم پیشرفت می‌کند، انسان‌ها متحول می‌شوند، همین انسان‌های متحول در پیشرفت علم و تکنولوژی می‌کوشند، و کاروان بشری رو به جلو و پیشرفت دارد. ما نمی‌توانیم امروز با تکنولوژی مدرنی که در اختیار داریم، به سبک دوره شاه‌عباس کبیر معماری کنیم. اگر چنین کنیم، کار عبث و بیهوده‌ای است.

امروز ما موظفیم از تکنولوژی معاصر، با نهایت دقت، استفاده کنیم. این بهره گرفتن از علم و تکنولوژی باید با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و محیط زیست در معماری‌ای باشد که برای آن شرایط بوجود می‌آید. این معماری با استفاده از علم و تکنولوژی باید، با شرایط فوق الذکر تطبیق کند. اگر تابستان گرم داریم و اگر زمستان‌های سرد داریم که ما را کلافه می‌کند، باید در معماری مان ملحوظ باشند. نور آفتاب باید دخالت مستقیم در معماری ما داشته‎‌باشد. از نظر زیبایی عرض می‌کنم.

وجوه دیگر معماری؟

معماری دو بال دارد: یکی عملکردی است، که ترکیب عوامل و شرایطی است که عملکرد و حاصل معماری را برای مخاطب خود روان و راحت می‌سازد؛ دیگر زیبایی.

در موضوع معماری، علاوه بر سنت‌ها و فرهنگ‌ها، عامل شرایط اقلیمی هم دخالت دارد. این زیبایی، با تعریف خاص خود، در معماری بناهای هخامنشی هست، در بناهای دوره صفوی هم هست. به عبارتی در معماری دوره اسلامی.

این اصطلاح همیشه مورد بحث است.

من اعتقاد زیادی به اصطلاح «معماری اسلامی» ندارم. اعتقاد به اسلام یک چیز است، اصطلاح معماری اسلامی موضوعی دیگر. وقتی این اصطلاح به‌کار می‌رود، بخودی خود معماری دوبی، معماری شارجه؛ معماری عربستان و مصر و دیگران هم مطرح می‌شوند. در حالی‌که معماری از ایران شروع شده‌است و به عربستان رفته. باید بگوییم «معماری ایران اسلامی» یا «معماری ایرانی بعد از اسلام» تا گویای مطلب باشد. طبیعی است که ما در اینجا صحبتی درباره معماری عربستان یا دوبی نداریم.

در معماری ایران، شاهدیم که احترام زیادی به آفتاب گذاشته‌اند. این احترام به آفتاب و نور خورشید از دیرباز در معماری ما وجود دارد. فلات ایران فلات بلندی است. ارتفاع متوسط فلات از سطح دریا زیاد است. از یک سو زمستان سرد داریم، از دیگر سو تابستان گرم. در معماری ما با این اقلیم، آفتاب دخالت دارد. در تابستان به صورت تابش شدید و ممتد بوده‌است و در زمستانهم با شدت کم‌تر داریم.در گذشته، در خانه های رو به آفتاب، ایوانی بوده تا در تابستان جلو تابش تند آفتاب رابگیرد و درزمستان هم برعکس عمل کند.

آفتاب در معماری دوره هخامنشی، جلوه بارز و ویژه‌ای دارد. نقش برجسته‌های بناهای هخامنشی را ببینید. برجستگی تند ندارند. بیرون زدگی شان از متن بیش از دوسه سانتیمتر نیست. چون ما آفتاب تند داریم و همین برجستگی محدود برای نمایش سه بعدی طرح کافی است. ولی وقتی در پاریس این کار را می‌کنند، نقش را خیلی برجسته می‌سازند تا دیده شود.نقش‌برجسته طاق‌نصرت اتوال  در پاریس یا جاهای دیگر در لندن از متن کاملا بیرون زده‌است. ما این‌جا آن آفتاب را شاهد نیستیم.

با لحاظ کردن این عامل ها، به معماری مدرن یا امروز برسیم.

بله، وقتی این شرایط ملحوظ شد، به سوی مدرنیسم برویم، البته با دقت و دانش کافی. در قرن بیست‌و یکم نمی‌توانیم و نباید به سبک هخامنشیان ساختمان بسازیم. نباید و نمی‌توانیم بناهای‌مان را به سبک دوره صفوی بسازیم. اگر چنین شود، نوعی پس‌رفت است. اما باید در استفاده از علم و تکنولوژی نهایت دقت را داشته‌باشیم. امروز در ایران ساختمان شیشه‌ای زیادی می‌سازند. به نظر من این نوع ساختمان‌ها ضد معماری ایران است. شما اجازه می‌دهید نور آفتاب شدیدا وارد شود که گرمای شدیدی ایجاد می‌کند و تهویه در آن با هزینه زیادی صورت می‌گیرد. این کار عبث و بیهوده‌ای است.

شما فرمودید انسان دائم در حال تغییر است. علم و تکنولوژی جدید فرهنگ و تمنیات جدیدی را به آدم‎‌ها می‌دهد. امروز به هر دلیلی-درست یا غلط- شفافیت و رابطه بیشتر با بیرون خیلی مطرح است. بعضی جاها رابطه درون و بیرون ساختمان را در این می‌بینند که با شیشه کار کنند که در ایران غلط است. ولی چه کار باید کرد که زندگی که باید درون و بیرونش ارتباط داشته باشد، با معماری ما سازگار باشد و به استفاده گسترده شیشه هم نیازی نباشد؟

از شیشه استفاده کنند، نمی‌گویم نکنند. ولی تمهیداتی را باید در نظر گرفتکه جوابگو آفتاب شدید در تابستان و میل آن در زمستان باشد. باید شرایط اقلیمی را در نظر گرفت. درست است که می‌شود با تکنیک‌های متنوع امروزی اثر تابش یا سرما را کنترل کرد، مثل سامانه‌های تهویه مرکزی و هواساز و غیره، ولی اولا این سامانه‌ها گرانند و در طول استفاده هم هزینه به‌بار می‌آورند، ثانیا وقتی می‌شود به روش‌های منطقی معماری این عوامل طبیعی را کنترل نمود، چرا باید غفلت کنیم.

می‌گویند معماران گذشته ما «دانایی» داشتند، ولی ما فقط «دانش» داریم. به عبارتی، داشته ها و دانسته های آنان مبتنی بر مبانی نظری و باورها و اعتقادات و جهان‌بینی بوده‌است. به همین خاطر محصول کار هم منطقی و ماندگار از آب در آمده‌است. حضرتعالی چه نظری دارید؟

دانایی توام با تجربه است. تجربه آموزنده است. دانایی با تجربه به دست می‌آید. امروز هم همین‌طور است. خیلی مهم است که تجربیات زیاد امروزی داشته‌باشیم.

تجربه‌های خودمان یا تجربه‌های جهانی؟

عموما، تجربه خودمان. هرملتی تجربه‌های خاص خود را دارد. تفکر و روش خاص خود را دارد. ما باید هم تجربیات گذشته و هم امروز را در چنته داشته‌باشیم تا بتوانیم معماری خوب داشته‌باشیم.

وقتی صحبت از تکنولوژی می‌فرمایید، مدنظرتان تکنیک‌های اجراست؟ مثلا تکنولوژی مدرن این امکان را می‌دهد که دهنه بزرگی را بدون استفاده از گنبد بپوشانیم. آیا منظورتان این نکات است…

حتما باید این کار را بکنیم. نباید برگردیم به قوس و گنبد. آن‌ها الزامات دوره خود بودند. امروز اگر به همان روش‌ها برگردیم، به معماری‌مان خیانت کرده‌ایم.

در خصوص مصالح هم همین‌طور است. یک روزی ساروج مقاوم‌ترین ملات بود. امروز سیمان را داریم. بتن مسلح داریم. می‌توانیم بتن روکار داشته‌باشیم. مصالح پیشرفته دیگری هم هست. الان نمی‌توانیم و نباید به دوران خشت برگردیم. باید از تمام فرآورده‌های علوم و تکنولوژی، در جهت صحیح، استفاده کنیم. گریزی نیست.

«جهت صحیح» کدام است؟ آنچه که معماری ما را ایرانی می کند، چیست؟

یعنی ملحوظ داشتن شرایط اقلیمی، تاریخی و فرهنگی ایران. در نظر داشتن محیط زیست و شرایط اقلیمی هم به تنهایی کافی نیست. ما فرهنگ و سنت‌های خودمان را داریم. تمام این‌ها باید در محصول معماری ما دیده شود. مثلا فرهنگ ما می‌گوید آشپزخانه نباید به اتاق پذیرایی باز شود. این از آموزه‌های فرهنگی و سنتی ماست. یا می‌گوییم اتاق خواب‌مان نباید به اتاق نشمین یا اتاق پذیرایی باز شود. اما، مثلا، برای جامعه آمریکایی این باید و نباید وجود ندارد. آن‌جا ترجیح می‌دهند آشپزخانه باز و روبه اتاق نشیمن (پذیرایی) باشد. ما در آموزه‌های معماری خود بحث اندرونی و بیرونی را داشتیم. تجسم امروزی همان آموزه در شرایط قلت فضا و زمین، احترام و تفکیک فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی و عمومی در خانه و محله می‌شود. با همین آموزه‌ها ما اتاق خواب را خصوصی‌تر می‌دانیم و درِ آن نباید به اتاق‌های دیگر باز شود. تا زمانی که ما این فرهنگ را داریم، معماری‌مان باید بازتاب همان هم باشد. در غیر این صورت، معماری ما نیست.اگر ما این اصول را در نظر داشته‌باشیم و بعد به سوی معماری مدرن برویم، کار صحیحی انجام داده‌ایم.

من همیشه از دانشجویان شما- دانشجویان دانشکده معماری داخلی تا معماری وشهرسازی شنیده ام که همیشه فرمودید که معماری بازتاب فرهنگ جامعه است. وقتی می‌گوییم ما در گذشته اندرونی و بیرونی داشتیم و الان آن را به شکل دیگری تحت عنوان فضاهای خصوصی و عمومی رعایت می-کنیم. آیا این به این معنا است که ما هیچ گاه نباید فرهنگ اروپا را بگیریم؟ صرف نظر از این که آن ها خوب یا بد هستند.

ممکن است این فرهنگ به قدری در ما نفوذ کند که آن فرهنگ را بگیریم. ولی تا وقتی که نگرفتیم باید پایبند به فرهنگ خودمان باشیم. تازه مشخص نیست این¬کارهایی که اروپایی¬ها با فرهنگ اروپایی‌شان انجام می¬دهند، صحیح و منطبق بر اصول خودشان باشد. آن هم قابل تامل و مطالعه است.

شما در ابتدای صحبت‌تان اشاره به زیبایی و کاربری کردید.دوسال پیش، در یازدهمین بینال معماری ونیز، شعار این بود: «معماری آنجاست، پشت ساختمان!». بحث اصلی جشنواره تبیین این گزاره بود که معماری همان ساختمان نیست. جنابعالی نظرتان چیست؟

همین طور است. شاید بشود چنین نیز گفت که اگر معماری روح نداشته‌باشد، تبدیل به ساختمان می‌شود. معماری فقط ساخت و ساز و روی هم گذاشتن سنگ و آجر نیست. معماری بازتاب فرهنگ جامعه است. همان آموزه‌های معماری ماهستند که به ساختمان ما روح می‌دمند و آن را به معماری بدل می‌کنند. هر آنچه که این جوهر و روح را نداشته‌باشد، معماری نیست. وقتی شرایط فرهنگی و سنتی جامعه در نظر گرفته نشود و تنها بسازیم و جلو برویم، این همان ساختمان است. در صورتی که معماری باید پشتوانه معنوی داشته¬باشد. باید به ملت و زندگی که این ملت می¬خواهند در آن کنند، توجه شود. زندگی تنها محدود به خانه نیست. منظورم هر نوع کاربری که می¬خواهد برای این ملت فراهم شود. اگر به این مسائل توجه نشود، ساختمان بی‌روح می‌شود.

معروف است که جنابعالی در سر کلاس و آتلیه بر ضرورت سفر و دیدن برای دانش طلبان معماری تاکید می کردید و خودتان هم پیشقدم بودید، سفر زیاد می‌کردید، عکس می‌گرفتید، کروکی میزدید و تصویر می‌ساختید. دانشجویان شما هم سعی کردند این خصلت را در خود بپرورانند. اکنون چه توصیه‌ای بویژه در مورد معماری جهان دارید.

هنوز هم همان اعتقاد را دارم. باید دید و تجربه کرد. مرتب باید آموزش ببینیم. باید بگردیم و بدانیم که دیگران چه می کنند. باید تحقیق کنیم و بدانیم که چه قسمت‌هایی از تجربه دیگران برای ما مفید است. اساسا یکی از وجوه آموزش معماری، سفرکردن و دیدن و کروکی‌زدن است. بخصوص کروکی‌زدن، چون وقتی از بنا یا سوژه‌ای کروکی می‌زنید، توجه‌تان به ریزه‌کاری ها و ویژگی‌های خاص آن جلب می‌شود.

زمانی که ما کارهای شما، مثل آرامگاه نادرشاه و بوعلی می‌بینیم و در دانشکده به دانشجویان نشان می‌دهیم، صلابت و شکوه خاصی در آن‌ها احساس می‌کنیم. چطور می‌شود که آثار شما چنین رشید و با صلابت است و کارهای ما این‌چنین فروخفته؟

قبل از این‌که مراسم سالگرد من در لوس‌آنجلس برگزار شود. یک شخصی مانند شما از من چنین تقاضایی کرد که من رمز و رازم را دست‌نویس بنویسم تا ایشان بتواند چاپ کند. من این کار را کردم. چاپ شد و روز مراسم برای فروش توزیع شد. اگر به آن مراجعه کنید، می‌بینید من تمام این جزئیات را برای هرکدام از طرح‌هایم آن‌جا شرح دادم.

  • 846 بازدید
ادامه مطلب
adsads